به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، انرژی مثبت؛ این تمام چیزی است که میشود درباره یکی از زنان ایرانی موفق امروز گفت؛ کسی که شاید بارها محصول کارخانه و شرکتش را در خانه استفاده کرده باشید اما نامش را ندانید و از زندگی پر فراز و نشیبش خبر نداشته باشید. به گزارش همشهری آنلاین، «شکوه السادات هاشمی» با همان انرژی مثبت، سختیهای کارش را پشت سر گذاشته و حالا صاحب یکی از موفقترین کارخانههای تولید سوسککش ایران است. به قول خودش در بیپولی قراردادهای بزرگ بسته، با خیلیها برای رسیدن به حقش جنگیده و روزها دوندگی کرده اما هیچ وقت کم نیاورده و رفاه و آسایشی که الان دارد، نتیجه همان انرژی مثبت و کم نیاوردن است. «بلند پرواز نبودم اما فکر میکردم که همیشه باید کارهای بزرگ انجام داد.» هاشمی به این جملهاش عقیده دارد و اول هر کاری فکر میکند که نتیجهاش خیلی بزرگ خواهد بود. درباره سوسککشی هم که ساخته، همینطور فکر کرده و وقتی میخواسته نام محصول را طراحی کند، به طراح گفته که خیلی خوب طراحی کند چون قرار است این نام روزی خیلی مشهور و مهم شود و همینطور هم شد. اگر شما یکبار برای سر به نیست کردن سوسکهای خانهتان سراغ سوسککش «امحا» رفته باشید و بعد از نابود شدن این موجودات چندش آور، فکر کرده باشید که عجب محصول خوبی است، هاشمی به آرزویش رسیده است؛ سوسککشی که به گفته هاشمی، بسیاری از بیمارستانها، مراکز بهزیستی، زندانها و خانهها را از شر سوسکها نجات داده و از طرفی باعث شده صاحب امتیاز و درواقع مخترعش، هم ثروت و مکنت پیدا کند و هم اعتبار. هاشمی ده سالی است که به صورت رسمی محصولش را در شرکت و کارخانهای که تاسیس کرده تولید میکند. تولد این محصول به ۱۱ سال پیش برمیگردد. بهتر است داستان را از زبان خودش بخوانید؛ «وقتی به فکر سوسککش افتادم، یک زن خانهدار دیپلمه بودم. در آپارتمانی قدیمی زندگی میکردیم و خیلی سوسک داشتیم. مثل همه زنها که دوست دارند فضای خانهشان مرتب و تمیز باشد، میخواستم سوسکها را از بین ببرم. این مشکل را تمام اهالی ساختمان داشتند. بعد از کلی پرس و جو در مراکز دانشگاهی و خواندن چند کتاب، موادی خریدم و ترکیب کردم و سوسککش ساخته شد». هاشمی دوست داشته دیگران را هم در این موفقیت سهیم کند و بقیه را هم از شر سوسکها نجات دهد. برای همین کمکم سوسککش بیشتری تولید میکند اما چون جایی برای توزیع نداشته، در خانهاش سوسککشها را در تیوپهای چسب آکواریوم میریزد و میفروشد. این تولید و فروش خانگی یک سال طول میکشد. همه چیز کمکم توسعه پیدا میکند؛ اول بروشور و بعد بسته بندیهای بهتر، تا اینکه به فکر میافتد اختراعش را ثبت کند. البته فکر نکنید همه چیز به همین راحتی است که شما الان میخوانید؛ همین ثبت دو سالی طول میکشد و هاشمی بدون خستگی راهها را طی میکند تا بالاخره به نام مخترعش ثبت میشود و علاوه بر این ثبت، نوآوری هم محسوب میشود، آن هم به دلیل ترکیبات غیر سمی سوسککش. این محصول از مواد آلی و معدنی تشکیل شده و به محیط زیست در این وانفسای آلودگی، آسیبی نمیزند. خواندن ده سال کار و تلاش در یک گزارش خیلی راحت است اما هاشمی برای کارش سختیهای زیادی کشیده و برای رسیدن به اینجا خیلی تلاش کرده است. تبلیغات دهان به دهان اول محصول را معروف میکند و بعد از مدتی با گرفتن وامی از پژوهشگاه علمی – صنعتی و طرح اعطای کمکهای فنی و تکنولوژی، سرمایهای فراهم میشود و کارخانه و شرکت راه میافتد. هاشمی میگوید: «هیچ سرمایهای نداشتم. قبل از تولید این محصول، روزهایی بود که یککیلو برنج نیمه هم نداشتم تا برای بچههایم بپزم اما جرات و جسارت، سرمایه من بود. هیچ وقت خسته نشدم و نمیخواستم یکشبه به همهجا برسم».البته هاشمی به سختیها عادت دارد. او از زمانی که ۱۳ ساله بوده کار کرده. خانواده پر جمعیت پدری، او را به فکر انداخته که کمک خرج خانوادهاش باشد. روزها در یکی از نمایندگیهای فروش قطعات یدکی خودرو کار کرده و شبها درس خوانده و درآمدش را صرف برآورده کردن خواستههای خانواده کرده است. چند بار در دانشگاه قبول شده اما شرایطش اجازه درس خواندن به او نداده است. حالا او در ۵۴ سالگی، به آرزویش رسیده و در رشته اقتصاد صنعتی درس میخواند و ترم هفت است- آن هم با این همه کار- اما خودش میگوید: «من نمیفهمم چرا بعضیها میگویند وقت کم میآورند. من همیشه کلی کار میکنم و وقت هم دارم؛ درس میخوانم و نمرههایم همیشه خوب است، به کارهای شرکت و کارخانه خودم رسیدگی میکنم، کلاس میروم و ورزش میکنم و کارهایخانه را هم انجام میدهم، آشپزی میکنم، مهمانی میروم و مهمانی میدهم، همیشه هم وقت دارم». هدفهای بزرگتری دارم هاشمی بعد از سالها سختی، حالا یک کارآفرین موفق است و حدود ۴۰نفر در کارخانه و شرکتش کار میکنند. محصولات او به صورت غیررسمی به چند کشور صادر میشود و حالا در فکر است که یک خط تولید غذایی هم راه بیندازد و کار تازهای را شروع کند. از حالا فکر میکند که روزی بزرگترین تولید کننده صنایع غذایی باشد. هاشمی به خاطر راهاندازی کارخانه و کاری که برای دیگران ایجاد کرده، در جشنواره شیخبهایی در سال ۸۴، به عنوان کارآفرین برگزیده کشور انتخاب شده و جوایز دیگری هم دارد؛ کارآفرین برتر استان تهران در جشنواره کارآفرینی وزارت کار و کارآفرین منتخب در جشنواره زنان صاحب صنعت و حرفه. روزگار سختیهای مالی هاشمی به پایان رسیده اما میگوید: «میدانم وضعم خوب است. درآمدم زیاد است اما هیچ وقت به تنهایی از آن استفاده نکردهام. همیشه سعی کردهام به بقیه کمک کنم. خیلیها از درآمد اینجا بهره میبرند». اما کمکهای هاشمی به دیگران فقط مادی نیست؛ او به هرکسی که بخواهد کار و کسبی راه بیندازد کمک میکند و میگوید: «اگر کسی را ببینم که زمینه دارد، کمکش میکنم و اطلاعات و تجربیاتم را بدون چشمداشتی در اختیارش میگذارم چون دوست دارم همه شرایط خوبی داشته باشند. اما الان شرایط زندگی عوض شده و همه دنبال ظواهر هستند و میخواهند بدون کار و تلاش و زحمت به جایی برسند. اینطوری کسی به جایی نمیرسد».
اتمام خبر