به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، چهار کارآفرین از چهار نسل مختلف، در نشست انتقال تجربه که به همت کانون کارآفرینی استان تهران برگزار شد از تجربیات کارآفرینی و روزهای آغازین کسب و کارشان صحبت کردند. به گزارش کارآفریننیوز ششمین نشست انتقال تجربه کانون کارآفرینی استان تهران در ساختمان اتاق تهران برگزار شد. در این نشست چهار کارآفرین صنعتی از تجربه خود، تفاوتهای میان کارفرمایی و کارآفرینی و همچنین شیرینی و سختی کارآفرینی گفتند. در پایان هم کارآفرینان و جوانان علاقمند به کارآفرینی با هم به گپ و گفت نشستند. مبادا تصور کنید امکانات عجیب داشتیم! یک کارآفرین کهنهکار در عرصه لجستیک در نشست انتقال تجربه کانون کارآفرینی استان تهران توضیح داد که کارآفرینی در ایران هرگز ساده نبوده است و این که برخی جوانترها احساس میکنند در زمانهای قدیم امکانات بیشتر بوده، صحیح نیست. محمد عطاردیان، موسس و رئیس هیات مدیره شرکت تضامینی محمد عطارد و همکاران، اولین سخنران پنل بود. او توضیح داد: من ۸۷ ساله هستم و ۶۵ سال است که در حال کار کردن هستم؛ من هنوز هم کار میکنم. این کارآفرین قدیمی ادامه داد: دوست دارم از همین جا اعلام کنم که ما با همکاری بخش خصوصی، در حال بازساختن دانشکده کارآفرینان هستیم و این دانشکده در دانشگاه تهران است. دانشکده کارآفرینی، تنها دانشکده کارآفرینان در خاورمیانه و شمال آفریقاست که اکنون مدارک فوقلیسانس و دکتری در این دانشکده ارائه میشود. به هرحال، ساختمان جدید در حال ساخت است و امیدواریم که بتوانیم آن را به سرانجام برسانیم. اینها را گفتم که توضیح دهیم، یکی از اولویتهای این کشور اهمیت دادن به کارآفرینی است و ما باید به کارآفرینی توجه کنیم. عطاردیان ضمن برشماری برخی از اقدامات خود، افزود: من در این سالها مجموعا، حدود سه هزار کیلومتر راه ساختهام. راههای فرعی، جادههای شهری، اتوبان و معابر شهری. من در این سالها، تعداد زیادی شهرک و کارخانه هم ساختم و البته همه اینها حاصل ۶۵ سال کارآفرینی است. عطاردیان که کارآفرینی را شروع کردن از صفر و همچنین ساخت طلا از زباله میدانست، بیان کرد: کارآفرینی تبدیل تهدید به فرصت است؛ وگرنه که اسمش دیگر کارآفرینی نیست و هر کسی از پس آن برخواهد آمد. اگر کسی بخواهد کارآفرینی کند، باید به همه شرایط سخت غلبه کند. البته من اصلا کتمان نمیکنم که این امر، یعنی غلبه کردن به سختیها، اکنون خیلی سختتر شده است. شما نباید تصور کنید که دولت به ما پولی داده که جاده بسازیم. مبادا تصور کنید در دوران قبل از انقلاب امکانات عجیبی داشتیم و حکومت وقت از ما حمایت خاصی میکرد. مهندسان ایرانی در همه ادوار، مشقت زیادی برای ساخت راه کشیدهاند. به همین ترتیب، افراد زیادی در جادهسازی شهید شدهاند زیرا جادهسازی اصلا و به هیچ وجه کار راحتی نیست. ضمن این که جادهسازی، به نوعی جنگ با طبیعت است. بنابراین باید بدانیم که چگونه، موافق با محیط زیست جاده ساخت. کارآفرینی را با کارفرمایی اشتباه نگیرید وی همچنین توضیح داد: نباید کارآفرینی را با کارفرمایی اشتباه گرفت. همه کارفرماها الزاما کارآفرین نیستند و خود کارآفرینی بسیار مشکلتر از کارفرمایی است. بعد از انقلاب که بسیاری از کارخانهها تعطیل شد، ما اجازه ندادیم کار جادهسازی عقب بیفتد. آمارهای جادهسازی قبل از انقلاب و بعد از آن را مقایسه کنید. ما پیش از انقلاب تنها یک اتوبان داشتیم اما حالا ببینید چقدر اتوبان در کشور داریم. هیچ یک از بزرگان این عرصه به کمک کار در جاده پولدار نشدند. مردم باید بدانند که جادههای این مملکت با مجاهدت مردم و این کارآفرینان ساخته شده است. این کارآفرین در پایان سخنان خود یادآوری کرد: مشکل حوزه کارآفرینی در ایران زیاد است: در واقع کارآفرینی در ایران یک جدال به تمام معناست. عبارت تو پای به راه نه و هیچ مپرس واقعا عبارت کارآفرینان است. کارآفرینان به روحیه شاد نیاز دارند که در تندباد حوادث بهم نریزد و مایوس نشوند. نمیدانم باورتان میشود یا نه اما من پل قطور، را بازسازی کردم. شاید جوانترها ندانند اما من تنها راه صادراتی ایران در زمان جنگ را در همان زمان بازسازی کردم. نتیجه چه بود؟ نتیجه این امر، تداوم صادرات ایران بود؛ زیرا جاده عاملی است که همه کشورها، در هر مرحله از توسعه به آن نیاز دارند. باید مشکلات را تبدیل به فرصت کنیم پردیس بختیاری، موسس و مدیرعامل شرکت قطعهسازان جهان الکترونیک، دومین سخنران نشست انتقال تجربه بود. این بانوی کارآفرین توضیح داد: کارآفرینی در دنیا تعاریف بسیار زیادی دارد اما تا در بطن آن قرار نگیرید، نمیتوانید درباره همه ابعاد آن حرف بزنید. بختیاری با اشاره به تجربه شخصی خود از کارآفرینی و روزهای اول یک کسب و کار گفت: ما باید امید داشته باشیم؛ زیرا روحیه کارآفرینی با روحیه کارفرمایی بسیار متفاوت است؛ در واقع کارآفرینی و آفرینش کار، نیاز بسیاری به امید دارد. من امروز میخواستم درباره ظرفیت زنان در حوزه تولید حرف بزنم اما حالا تصمیم گرفتم درباره ناگفتههای کارآفرینی بگویم. من از سن ۱۹ سالگی کارآفرینی انجام دادهام و بعد از خدا، بزرگترین حامی من همسرم بوده است. بختیاری با تاکید بر اهمیت اصل خودگذشتگی در مبحث کارآفرینی یادآوری کرد: وقتی میخواهید کارآفرینی انجام دهید، باید از خودگذشته باشید. در غیر این صورت، نمیتوانید در این کار دوام بیاورید. خودگذشتگی در حوزه کارآفرینی مساله بسیار مهمی است. اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم، من کارآفرینی را با حوزه صنعت شروع کردهام که حوزه بسیار سختی است؛ به خصوص برای زنان. شما در این حوزه دقیقا باید با یک مرد همتراز باشید. متاسفانه مسوولان هم نگاه ویژهای به مردان دارند و گاهی پیش آمده که من حتی برای امضای یک نامه هم دردسرهایهای بسیاری کشیدم. با همه این اوصاف، من ۲۱ سال است که در حال کار کردن هستم؛ هنوز هم راه زیادی در پیش دارم. کارآفرینی را از یک اتاق ۳۵ متری شروع کردم بختیاری که معتقد است باید کارآفرینی را نشر داد، گفت: کشور ما به کارآفرینی نیاز دارد. گاهی به همه افرادی که با من همکاری میکنند، میگویم که به بیرون از سازمان بروند و شروع به کارآفرینی کنند. ما باید جوانها را همراهی کنیم؛ زیرا جوانان دهه ۷۰ و ۸۰ با ما بسیار متفاوت هستند. تجربه من در کارآفرینی تجربه جالبی است. برخی از دوستان به طور موروثی وارد حوزه کارآفرینی شدند؛ یعنی این قبیل کارها به آنان ارث رسیده است؛ اما من کارم را از یک خانه قدیمی و در اتاق خودم آغاز کردم. این کارآفرین جوان ادامه داد: من در ۱۹ سالگی ازدواج کردم. تقریبا هم میدانند تازهعروسها چقدر دوست دارند خانه نقلی، شیک و به روز داشته باشند اما من قید زندگی در یک چنین خانهای را زدم و در یک خانه قدیمی زندگی کردم. یک اتاق ۳۵ متری را هم تبدیل به کارگاهم کردم. شاید باورتان نشود اما از همان زمان، سال ۱۳۸۱، با شرکتهای بزرگی کار کردم. کم کم به این استحکامی که امروز میبینید، رسیدم. البته باید بگویم که همسرم بسیار به من کمک کرد زیرا ایشان تجربه زیاد و نام نیکویی در حوزه الکترونیک داشتند. بختیاری در ادامه افزود: من راه زیادی رفتهام و بالاخره به این نتیجه رسیدم که باید ادامه داد. خیلی از همکاران و همحوزههای ما، بعد از تاسیس چند کارخانه از ایران رفتهاند یا این که دست از کارآفرینی کشیدهاند. من اعتقاد دارم که باید بمانیم و برای کشورمان کار کنیم. خدا را شکر سومین کارخانهمان را به تازگی تاسیس کردیم. دوستان جوان من باید بدانند که اکثر کارخانهداران و کارآفرینان موفق از اتاقهای کوچک زیرزمینی شروع کردند و حالا موفق شدهاند. ابتدا بازار فروش را با خودتان هماهنگ کنید این کارآفرین معتقد است که باید محیط کسب و کار را با کمک یکدیگر شاد و پویا نگاه داریم. بختیاری همچنین توضیح داد: گاهی برخی عزیزان از کانون زنان بازرگان به من زنگ میزنند و میپرسند باید چه کنیم و چگونه کار را شروع کنیم. من میگویم ابتدا بازار فروش را با خودتان هماهنگ کنید و بعد وارد بحث کارآفرینی شوید. استفاده از تجربیات دیگران در این حوزه هم میتواند راهگشایی ما باشد. من گاهی بدون مشورت برخی دوستان گرامی هیچ گامی برنمیدارم و هر چه آن دوستان با تجربه به من میگویند که بختیاری جان، خودت بلد کار هستی توجهی نمیکنم! باید از تجربیات دیگران هم استفاده کنیم. من همیشه در سمینارهای گوناگون دانشگاههای مختلف رفتم همیشه به دوستان دانشجوی خودم توصیه کردم که خودشان را در محیط کارخانهها قرار دهند.این مسیر سختی که ما کارآفرینان طی کردیم، میتواند راهگشای جوانان عزیزمان باشد. در کارآفرینی این قدر که فراز و نشیب وجود دارد که جوانان باید با صبر و حوصله پیش بروند. بختیاری در پایان توضیح داد که چگونه بدون رانت و به طور مستقل به جایگاه کنونی خود رسیده است. او اظهار کرد: من تا به امروز هیچ تسهیلات بانکی نگرفتهام زیرا کارآفرینی خودش باید موجب ایجاد فرصت باشد ما کارآفرینان مجبوریم که همه مشکلات را تبدیل به فرصت کنیم زیرا در غیر این صورت در این فضا دوام نمیآوریم. شما مالک چیزی که خلق کردهاید، هستید علی اکبر زحمت کش، موسس و رئیس شرکت شهران سازه، پنلی درباره «نحوه ورود مدیران دولتی به کسب و کارهای خصوصی» داشت. این مدیر سابق دولتی و فعال بخش خصوصی، که سومین سخنران این نشست بود، از تجربه خود هنگام ورود به بخش خصوصی گفت و در پایان چند تفاوت میان مدیران دولتی و خصوصی را برشمرد. زحمتکش با اشاره به اقدامات قبلی خود، گفت: من از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۶۴ درس خواندم و در سال ۱۳۶۴ فارغالتحصیل شدم و تا انتهای زمان جنگ در سپاه پاسداران ماندم. بلافاصله بعد از جنگ، وارد وزارت نیرو شدم و حدود ۱۵ سال در وزارت نیرو سدسازی کردم. وی توضیح داد که تجربیات موفق در عرصه دولتی، موجب شد تصور کند در بخش خصوصی هم موفق خواهد بود این فعال اقتصادی و کارآفرین بیان کرد: من برای ساخت نیروگاههای بزرگ مانند کرخه و مسجد سلیمان از آقای خاتمی جایزه گرفته بودم اما هیچ یک از این افتخارات به درد کار در بخش خصوصی نمیخورد. من تا سال ۱۳۸۴ کار دولتی داشتم و بعد از آن استعفا دادم. این کارآفرینی که خودش هم از دولت به بخش خصوصی آمده است، گفت: شما بین بازیکن مسابقه فوتبال و تماشاچیان آن تفاوت قائل میشوید. کارمند دولت در آغاز زمان کارآفرینی، در حال خروج از بخش تماشاگران و ورود به بخش بازیکنان است. حالا جالب است که بدانید تماشاگران هم چند دستهاند؛ یک دسته موثر و کاربردی هستند مثل داوران مسابقه. برخی دیگر هم چندان نقشی ندارند و تنها برای تماشای بازی آمدهاند. من جزو آن دسته تماشاگران اثرگذار بودم زیرا کار پیمانکاری کرده بودم. با همه اینها، تفاوت بسیاری زیادی بین من و بقیه فعالان اقتصادی که خاستگاه بخش خصوصی داشتند، وجود داشت زیرا نمیدانستم که یک کارآفرین، مالک آن چیزی است که خلق کرده و میتواند به صورت کمی به آن نگاه کند. زحمتکش بیان کرد: بازیکنان مهارت و دقت بسیار بالایی دارند و ارزش هر حرکت خود را میدانند. آنها به خوبی آگاهند که هر اقدام نابهجا، چه تبعاتی برای آنان در پی خواهد داشت اما تماشاگران تنها هیجان دارند. زمانی که کسی قصد دارد از دولت به بخش خصوصی بپیوندد، باید متوجه باشد که از جایگاه تماشاگر به جایگاه بازیکن میآید. من در زمان جنگ پهباد میراندم و به پهباد علاقمندم. نگاه مدیر دولتی به مسائل، نگاه پهبادی است. مدیر دولتی، قوانین را خوب میداند، ارتباطات خوبی هم دارد. او به خوبی مسائل را تحلیل میکند و با شرکتهای بزرگ هم آشناست. درست است که کارآفرینی موفق باید این ویژگیها را داشته باشد اما ویژگیهای دیگر نیز مهم هستند و اینها به تنهایی کافی نیست. این کارآفرین گریزی به برخی از ویژگیهای نامطلوب مدیران دولتی زد و ادامه داد: اولین ویژگی منفی این افراد سن بالای آنان است. دوم آن که این افراد تیم تخصصی نمیشناسند بلکه شرکتهای تخصصی را میشناسند. همچنین، آنان دوران برزخی کسب و کارهای خصوصی را طی نکردهاند و همیشه دولت بودجه لازم را برای آنان تامین کرده است. زحمتکش در بخش آخر سخنان خود، ویژگیهای لازم برای یک کارآفرین خوب را شمرد: کارآفرین خوب نباید پول را از چرخه تولید خارج کنند. او لازم دارد که نسبت به ضعفها و نقطه ضعفهای سازمان حساسیت به خرج دهد. ما، کارمندان دولتی، در دولت کارآفرین نبودیم؛ بلکه نقشآفرین بودیم. با چشم باز کارآفرینی کنید مهدی بستانچی، موسس و مدیرعامل شرکت صنعتی بستانچی که آخرین سخنران این نشست بود توضیح داد: من به واسطه علاقه به صنعت، در دانشگاه صنعتی اصفهان مهندسی صنایع خواندم. همان زمان استادها به من توصیه میکردند که یک کارخانه پیدا کنید و در آن کار کنید. به خصوص که اصفهان یک شهر صنعتی بود و امکان کار کردن در کارخانه برای ما فراهم شده بود. راستش را بخواهید، آن موقع خیلی به این توصیه توجه نمیکردم؛ اما در سالهای بعد به دلیل فشار مالی مجبور به کار کردن هم شدیم. این کارآفرین صنعتی بیان کرد: تهویه مطبوع در مکانهای بسته و همچنین جابهجایی هوا بسیار مهم است. این مسالهای است که خیلی به آن اهمیت داده نمیشود. ما در صنعتی که در آن فعالیت میکنیم، به لحاظ ملی محدودیتها و شرایطی داریم که نمیتوانیم در این صنعت پیشرفت کنیم. برای مثال هیچ استانداردی در صنعت ما وجود ندارد. ما بارها خواستار تعیین استانداردها شدهایم؛ اما کسی به ما توجه نکرد. او توضیح داد که یک کسب و کار اقتصادی، باید هزینههای خود را در درون خود پاسخ دهد و تامین کند، در غیر این صورت ادامه فعالیت در ذیل آن کسب و کار، منطقی نیست. بستانچی همچنین معتقد بود افراد باید هنگامی که متوجه شدند از جان و دل علاقمند به کار کردن و کارآفرینی هستند وارد این حوزه بشوند؛ وگرنه خودشان و کسب و کارشان آسیب زیادی خواهد دید. به گفته بستانچی در هنگام آتشسوزی بیش از ۷۰ درصد تلفات به دلیل استنشاق گازهای ناشی از حریق است. بنابراین، اگر بتوانیم دود ناشی از آتش را مدیریت کنیم، از ۷۰ درصد تلفات جانی جلوگیری کردهایم. دانش کنترل حریق و مدیریت دود، جزو یکی از مسائلی است که دانشمندان این روزها به آن فکر میکنند و در صدد ارتقای آن هستند. بستانچی با توجه به این دادهها ادامه داد: شرکت ما دانشبنیان است و دستگاههای تهویه ما میتواند هنگام حریق، دود را تخلیه کند و افراد شانس نجات داشته باشند. این فعال اقتصادی و کارآفرین، مشکل اصلی صنایع را سرمایه در گردش دانست. او پس از سرمایه در گردش، تورم و رکود تورمی را دو عامل دیگر ناکامی صنایع در ایران معرفی کرد. بستانچی اظهار کرد: شاخص رقابت پذیری در کشور پایین است و قاچاق کالا اقتصاد کشور را زمین زده و در نهات هم مداخله دولت در بازارها صنایع را از کار افتاده کرده است. این کارآفرین جوان در پایان سخنان خود توصیه کرد: ما در ایران زندگی میکنیم و باید با چشمهای باز پا در عرصه کارآفرینی بگذاریم زیرا کارآفرینان چالشهای بسیار زیادی داریم. کارآفرینان نباید در کار با کسی دشمنی کنند و خوب است همیشه همه مسائل را با تعامل و گفتگو، رفع و رجوع کنند.
اتمام خبر