به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی علاقهبند از همان ابتدای نوجوانی سودای کارهای بزرگ را بر سر داشت، اما کاری که پیوند وثیقی با فرهنگ و دین و اعتقادات او داشته باشد. او که کودکی و نوجوانی خود را زیر بیرق امام حسین علیهالسلام و هیئتهای عزاداری سپری کرده بود، همواره مترصد فرصتی برای خدمت به خلق بود؛ به ویژه وقتی دسته عزاداری هیئت از پل شهید زینالدین در سه راه استخر گذر میکرد؛ محلی که با تاریک شدن هوا به پاتوقی برای اعمال بزه کارانه برخی افراد تبدیل شده بود و شهروندان کمترین رغبت برای عبور از آن محل و تماشای سیمای نازیبای آن را داشتند و از همان زمان جرقه تبدیل این فضا به محلی برای کسب و کار در ذهن مهدی خورده شد. او در کار نصب دزدگیر و سیتمهای ایمنی بود تا جایی که نمایندگیهای ایران خودرو در این حوزه را بر عهده گرفت و مدتی هم کارشناس فنی ایران خودرو در طرح «از تعمیرگاه به کلینیک» شد. علاقهبند آدم دستبه کاری است و در هر زمینهای اراده میکرد، میتوانست کارآفرینی کند. پس از مدتی در زمینه کارواش ورود کرد و همین امر زمینهای برای احداث عجیبترین کارواش ایران شد. او در صدد بود از ناایمنترین مناطق و فضاهای شهری به خصوص در کلان شهرها که زیر پلهای ماشینرو است و در بسیاری از موارد به محلی برای تجمع افراد متجاهر و انجام اعمال بزهکارانه تبدیل شده، کارواشی احداث کند؛ ایدهای که سبب شد همان متجاهران و مستضعفان منطقه شاغل شوند. این کارآفرین در مورد این جرقه میافزاید: «روبروی ما در آن کارواش کوچک، محل ناایمن شهری و پّر بزه در زیر پل شهید زینالدین در خیابان وفادار بود که زیر آن خالی بود و نورپردازی مناسبی هم نداشت، این فضا به پاتوقی برای معتادان متجاهر وتبدیل شده بود. به تازگی شهرداری، پلیس و شورای تأمین به اجماع رسیدهاند که این دستگاهها بیایند و این فضاای ناایمن شهری را برطرف کنند تا مردم استفاده بهتری از آن ببرند. آن زمان شنیده بودیم در شهرداری منطقه چهار یک شهردار جوان هیئتی و پویا حضور دارد. برنامهریزی کردیم تا در مسجد باب الحوائج با ایشان ملاقات کنیم، طرح را به ایشان دادیم که زمین بلااستفاده زیر پل شهید زینالدین را در اختیار ما قرار دهد تا با کمک بچههای بسیج و هیئتی این فضا را تبدیل به یک کارگاه کارواش کنیم و علاوه بر احداث این کارگاه فضای بصری نازیبای آن را با هزینه خودمان اصلاح کنیم و علاوه بر آن برای تعداد زیادی هم اشتغال ایجاد کنیم. در تصور مدیران شهرداری وقت این بود که اینجا فقط یک کارواش است که بیشتر آلودگی ایجاد میکند تا تمیزکاری، به هر حال این کار با مشقتهای فراوان به اجرا رسید. از ارائه طرح تا اجرا، شهردار تغییر کرده بود و شهردار جدید هم با کارهای مشارکتی مخالف بود، همین باعث شد نزدیک به یک سال زمان صرف متقاعد کردن شهردار جدید کنیم، اگر بگویم جنگیدیم تا ایشان متقاعد شود، بیراه نگفتهام. ما برای شهردار جدید توضیح دادیم که این پروژه مشارکتی و با هزینه شخصی، بدون کمک دولتی و با قابلیت اشتغال بالا اجرا شده است.»
اتمام خبر