به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریف که طراح و تولیدکننده پوشاک ضدتعریق است، میگوید: برای رسیدن به لباس ضدتعریق که الان در ایران و چند کشور خارجی بازار دارد، شبها کف کارگاه میخوابیدم و دوستانم را از دست دادم اما به هدفی که منتظرش بودم، دست یافتم. به گزارش کارآفریننیوز، تا قبل از شروع مصاحبه با یک نخبه دانشگاه شریفی، تصورم این بود که نخبگان این دانشگاه به دلیل فراهم بودن شرایط مناسبتر در دیگر کشورها، مهاجرت میکنند و کسی دلش برای کارآفرینی در کشور نمیسوزد. اما بعد از مصاحبه با مدیرعامل شرکت اتم کهکشان به این نتیجه رسیدم در میان نخبگانی که جزو لیست فرار مغزها قرار دارند، دانشآموختگانی هم از این دانشگاه، وطن را به رفتن ترجیح دادند و ماندند و با وجود مصائب راهاندازی یک کسبوکار در ایران، سختیها را یکی پس از دیگری کنار زدند و علاوه بر تأمین نیاز مردم کشورشان، به چرخه کارآفرینی هم کمک کردند. مدیرعامل شرکت اتم کهکشان که در ادامه مصاحبه با او بیشتر آشنا میشویم، یک نخبه دهه هفتادیست که علاوه بر خلق یک لباس پرکاربرد و خاص در ناحیه نوآوری دانشگاه صنعتی شریف، وارد بازار کارآفرینی هم شد. او برای رساندن شرکتش به بهترین مراحل، روزهای پر تبوتابی را پشت سر گذاشت. وقتی با خبرنگار کارآفریننیوز مصاحبه میکرد با خیال راحت درباره موفقیت نام تجاری شرکتش سخن به میان میآورد و مطمئن بود ثمره تلاشهایش در آیندهای نزدیک جهانیتر میشود. *آقای آمارلویی ابتدا خودتان را برای مخاطبان کارآفریننیوز معرفی کنید. سعید آمارلویی و متولد سال ۱۳۷۳ هستم. در مقطع کارشناسیارشد مهندسی مواد از دانشگاه صنعتی شریف دانشآموخته شدم و الان مدیرعامل شرکت دانشبنیان اتم کهکشان با نام تجاری کوال هستم که با همسرم این شرکت را اداره میکنیم. فرزند دوم خانوادهام و برادر بزرگترم هم دانشآموخته کارشناسیارشد در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تهران است. مادرم خانهدار و به شدت اهل مطالعه، پدرم هم بازنشسته ارتشیست و هر ۲ مدرک تحصیلی فوقدیپلم دارند. *مطالعه و علاقه مادرتان به کتابخوانی روی شما و برادرتان هم تاثیر گذاشت؟ بله. در دوران مدرسه خیلی درسخوان بودم و از کتاب خواندن لذت میبردم. هنوز هم به مدت چهار تا پنج ساعت در روز اگر فرصت داشته باشم مطالعه میکنم و هر کتاب را چند بار میخوانم. در دوران دانشگاه هم ساعت پنج صبح به کتابخانه دانشگاه میرفتم. در کنکور دکتری هم شرکت کردم و رتبه چهار را به دست آوردم اما یکی از استادانم به من گفت یا مهاجرت تحصیلی کنم یا کسبوکار راه بیاندازم. بنابراین از تحصیل در مقطع دکتری انصراف دادم و به دلیل دلتنگی برای خانواده، تمایل به مهاجرت نداشتم. پس شرکت اتم کهکشان را تأسیس کردم. الان که با شما صحبت میکنم مهارتهایی به دست آوردم که به نظر میرسد از یک دانشجوی دکتری موفقتر باشم. الان دیگر یادم نمیآید چند سال است اقوام را ندیدهام و چیزی به نام دوست برایم باقی نمانده است. آخرین دوستم هفتماه قبل به دفتر آمد و وقتی مشغلههای من را دید، همین ارتباط هم قطع شد چون جزو برنامههای من نیستند. حتی از سال ۹۶ تا الان مسافرت نرفتم و تنها روزی که کار نکردم، روز ازدواجم بود. بر این باورم، کسبوکار یک رسالت است و باید از آن لذت ببریم. موفقیت مثل اثر انگشت میماند و برای همه متمایز است. *به طور معمول میگویند بچه درسخوانها به سمت رشتههای ریاضی و مهندسی میروند. بنابراین، این موضوع درباره شما هم صدق میکرد. آن زمان، تبوتاب تحصیل در رشتههای ریاضی زیاد بود و من هم به این سمت رفتم چون از ریاضی و معادلات آن لذت میبردم. هر چند مهندسی مواد جزو اولویتهای من در انتخاب رشته نبود و هیچ آگاهی نسبت به این رشته نداشتم اما در این رشته پذیرفته شدم. البته مدتی بعد از شروع تحصیل، از این رشته لذت بردم و جزو معدود افرادی هستم که به مهندسی مواد دل بستم. اسم نانو اواخر دهه ۸۰ وارد ایران شده بود و فهمیدم مسیر نانو از مهندسی مواد میگذرد. بنابراین تحصیل در رشته مهندسی مواد را با علاقه بیشتری ادامه دادم. *آیا در خانواده شما کسی دارای کسب و کار شخصی بود که در گرایشتان برای راهاندازی شغل و کارآفرینی موثر باشد؟ سیستم خانوادگی ما حالت استخدام داشت و همگی کارمند دولت یا فعال در بخشهای نظامی بودند؛ در واقع روحیه کارآفرینی، آنچنان وجود نداشت. با این حال، اصالت ما به نیشابور بر میگردد و بخشی از اقوام، فروشنده سنگ فیروزه هستند. فعالیتهای آنها در عرصه فروش، من را به فکر فرو برد که کسبوکار متفاوتی داشته باشم. *قبل از راهاندازی شرکت اتم کهکشان در دانشگاه چه فعالیتهایی مرتبط با رشته خود داشتید؟ پروژههایی که دنبال میکردم در حوزه نانو مواد بود. از سال ۹۳ تا ۹۴ وارد تیم روباتیک دانشگاه صنعتی شریف شدم و برای روباتها بدنه میساختم. علاوه بر این، در دوران کارشناسیارشد یک سری رنگ تولید میکردم که امکان تولید آن در ایران وجود نداشت. در اصطلاح به آن رنگ شبتاب می گفتند که با حرارت، تغییر رنگ میداد. به جز این موارد، در دورهای معلم مدرسه هم شدم. نکته جالب اینجاست، تعدادی از دانشآموزانم هم در رشته مهندسی مواد درس خواندند و الان با چند نفر از آنها همکاری میکنم که به همافزایی خوبی رسیدیم. *ایده راهاندازی شرکت اتم کهکشان ابتدا توسط شما شکل گرفت؛ سپس با تعدادی از دانشآموختگان دانشگاه این شرکت را راهاندازی کردید. الان بعد از گذشت چند سال آیا با همان تیم بنیانگذار همچنان همکاری دارید؟ بنای تأسیس شرکت اتم کهکشان به صورت حرفهای و از فروردین ۹۸ با همکاری چند نفر از دوستانم که شریفی بودند، گذاشته شد اما الان همه آنها به جز من و همسرم برای تحصیل به خارج از کشور رفتهاند و چند نفرشان هم در شرکتهای گوگل و هواوی کار میکنند. البته شرکت، چند نیرو برای فروش محصولات و پاسخگویی به مشتریان دارد. *مهاجرت دوستانتان و سختیهای اداره یک شرکت آن هم به تنهایی، شما را دلسرد نکرد؟ امکان یک زندگی عادی برای دوستانم که دانشآموخته دانشگاه شریف هستند، در خارج از کشور بیشتر فراهم بود. وقتی سختی کار و موانع پیش روی پیشرفت به جایی میرسید که حتی پرداخت حقوق و اداره زندگیشان با مشکلاتی همراه میشد از ایران میرفتند. البته به آنها برای مهاجرت حق میدهم چون ماندن در کشور یک دلیل قلبی میخواهد. *چه شد نام اتم کهکشان و عنوان تجاری کوال(koal) را برای شرکتتان انتخاب کردید؟ ابتدا اسم اتم را انتخاب کرده بودیم اما بعد متوجه شدیم اتم، نام یک شرکت کرهای در ایران است که پیش از این به ثبت رسیده بود. بنابراین با تغییراتی، اتم کهکشان را انتخاب کردیم. درباره عنوان تجاری کوال هم باید بگویم مادهای که میسازیم از نوعی زغال مصنوعی به دست میآید که عملکرد جذب کردن دارد. ابتدا میخواستم معادل انگلیسی زغال(Coal) را انتخاب کنم اما در فارسی، کول تلفظ میشد. بنابراین عنوان Koal را برگزیدیم. الان یک سری کارمند داریم که برای فروش محصولات استخدام شدهاند. با ۱۰ نفر به صورت مستقیم در شرکت همکاری میکنیم که حقوق و بیمه دارند و با ۶ شرکت هم به صورت غیرمستقیم همکاری داریم. *آقای مهندس؛ درباره محصولی که تولید کردهاید لطفاً بگویید چطور به این تکنولوژی دست یافتید و جرقه این موضوع از ایده تا تولید چطور به ذهن شما رسید؟ سال ۹۸ توسط یکی از دوستانم در یکی از چالشهای آدیداس شرکت کردیم. در این چالش باید لباس ضد بوی سیگار طراحی میشد. از سوی دیگر، پلتفورم تکنوژلوی اولیه ما به این صورت بود که هر نوع گاز آلایندهای را جذب و به گازهای بیخطر تجزیه میکرد. این تکنولوژی را روی لباس پایدار کردیم و ایدهمان توسط آدیداس پذیرفته شد. ایده را در مرحله بعد در بازار ایران بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم شاید در ایران لباس ضدبوی سیگار فقط برای قشر خاصی مهم باشد. بر اساس تحقیقات بازاریابی، ساکنان کشورهای حاشیه خلیجفارس با معضل بوی عرق بدن مواجهاند. این را هم توضیح بدهم مادهای به نام تیوالکل روی بدن انسان باکتری تولید میکند و موجب بوی نامطبوع عرق میشود. بنابراین به فکر طراحی لباس ضدبوی عرق با همان تکنولوژی افتادیم. همزمان با پیشرفت کار، به برخی از افراد برخوردیم که با معضل «هایپرهیدروسیس» یا تعریق غیرعادی بدن مواجهاند. این افراد در سرما و گرما تعریق شدید دارند، لباسشان همیشه بوی نامطبوع عرق میدهد و بدنشان محل مناسبی برای رشد انواع باکتریها، قارچها و کپکهاست. این گروه به طور معمول، کلافهاند چون مشکلشان بیماری محسوب نمیشود و عملکرد طبیعی بدنشان است. حتی هیچ راهکار درمانی جدی هم برای این موضوع وجود ندارد. با شناخت این مسأله، پارچهای را توسعه دادیم که اجازه نمیدهد لباس بوی عرق بگیرد و آنتی باکتریال است. یک سمت لباس آب دوست و داخل آن منافذ نانومتخلخل دارد. یعنی از یک طرف لباس، تعریق جذب و از منافذ نانومتخلخل به صورت بخار خارج میشود. در بررسیها و بازخوردهایی که از مدل اولیه لباس داشتیم، متوجه پایین بودن نرخ تبخیر لباس شدیم. با تحقیقات بیشتر، پوششی درون پوشاک قرار گرفت تا به محض شروع تعریق، این پوشش، بدن را خنک کند. در این لباس از هیچ سیستم الکترونیکی استفاده نشده و فقط بر پایه فناوری نانو استوار است. این محصول را هم به عمان، قطر، امارات و گرجستان ارسال کردیم که در قالب زیرپوش تولید شد. هم اکنون در حال آمادهسازی تیشرتی با همین تکنولوژی هستیم. ولی در حال حاضر چند ایراد در بخش طراحی دوخت دارد که تا اواخر تابستان امسال این ایرادات هم برطرف میشود. از سوی دیگر، افرادی که در جنوب ایران کار میکنند، پاهایشان قارچ میزند و بوی نامطبوع پای آنها با هیچ روشی از بین نمیرود. همین پلتفورم را به حوزه کفش هم انتقال دادیم. به این ترتیب که کد تکنولوژی را به تولیدکنندهها میدهیم تا روی کفش پایدار کنند. این محصولات، بازار بسیار مستعدی دارد و با خیال راحت میگویم الان روی لبه تکنولوژی کار میکنیم. بعید است برندی در دنیا از ما جلوتر باشد حتی آن برندهای مطرح. *تولید این محصولات هم بر عهده خودتان است؟ صفر تا صد تولید محصولات را برونسپاری کردهایم و تهیه هر بخشی از آن را یک شرکت بر عهده گرفته است. اما تکنولوژی مورد نیاز توسط شرکت اتم کهکشان توسعه داده شده و زنجیره تولید تا فروش در اختیار خودمان قرار دارد. در گذشته ستاد فناوریهای نانو و معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رییسجمهوری هم قصد همکاری با شرکت اتم کهکشان داشتند و سوالشان این بود چرا همه مسوولیت تولید را خودمان بر عهده گرفتهایم اما بر این باورم تنها رمز موفقیتمان این است که خودمان تولید کنیم. *خودتان هم این لباس را میپوشید؟ بله. لباسها را بعد از تولید باید یک هفته بپوشیم تا متوجه اشکالات آن بشویم. یکی از دلایلی هم که فروش مستقیم را از طریق سایت بر عهده گرفتهایم و از فروش با واسطه بر حذر هستیم، دریافت بازخورد از مشتریان بود. چون بازخوردها را خودمان میگیریم و ایرادات را برطرف میکنیم. بنابراین علاقه نداشتم محصولاتم در یکی از ردیفهای لباس فروشگاهها قرار بگیرد. در کل، تا وقتی خودم از محصول راضی نباشم، مشتری هم رضایتی ندارد. *این محصولات را در ایران چطور در اختیار متقاضیان قرار میدهید؟ اگر مشتریان خارج از کشور هم دارید، در این باره برای مخاطبان بگویید. فردی که مشکل تعریق دارد، با جستوجوی بیماری در اینترنت با سایت کوال مواجه میشود. یکی از هشتگهایی که در اینستاگرام توسط افراد دنبال میشود، هایپر هیدروزیس است. ابتدا فردی از امارات لباس ضد بوی عرق را با همین هشتگ از ما خرید و بعد از دریافت لباس توسط پست، همسرش هم از ما خرید کرد. به تدریج برخی دیگر از کشورها هم مشتری محصولات اتم کهشکان شدند. الان محصولات را به کشورهای امارات، عمان و گرجستان صادر میکنیم. *برای شروع کار از خانواده هم کمک مالی گرفتید؟ تا ۲ سال اول که خجالت میکشیدم موضوع پول را با خانوادهام مطرح کنم! چون نمیخواستم سرمایه خانواده را بسوزانم اما بعد که احساس کردم موفقیتی حاصل شده برای خرید دستگاه از خانواده کمک میگرفتیم و تولید میکردیم. در کل، حمایت مالی خانواده آنقدر زیاد نبود که متحولکننده باشد یا برای ما کارخانه بخرند چون سعی کردم به خودم تکیه کنم. از سوی دیگر، به موفقیت سیستم امیدی نداشتم و برای کمک گرفتن از خانواده ریسک نمیکردم. فقط در مقطعی و قبل از اینکه در ناحیه نوآوری دانشگاه مستقر شویم، برای رهن و اجاره محل کار قبلی از خانواده پول میگرفتم اما در مراحل بعدی، سرمایه در گردش را خودمان ایجاد کردیم. با توجه به پیشرفت فعلی شرکت میگویم تاکنون از هیچ ارگانی حتی دانشگاه وام نگرفتهایم و حتی جذب سرمایه از خارج از شرکت هم نداشتیم، بلکه متکی به درآمد خودمان هستیم. در طول روز بیشتر از ۱۸ ساعت کار میکنم و گاهی کف شرکت یا کارگاه میخوابم. این موضوع برای من سخت نیست. سختی اینجا بود که گاهی اوقات نادیده گرفته میشدیم. *پس اینطور به نظر میرسد برای ادامه فعالیت در ناحیه نوآوری شریف راههای پر پیچ و خمی را طی کردهاید. برای استقرار شرکت اتم کهکشان در ناحیه نوآوری شریف، ۶ بار به پارک علم و فناوری دانشگاه درخواست دادم و هر ۶ بار به دلایل مختلف، درخواستم را رد کردند. شاید هر فرد دیگری جای من بود به راحتی دلسرد میشد اما من روحیه سمج و پیگیری دارم و پذیرفته نشدن یا رد شدن اهمیتی برایم نداشت. الان که به سختیهای شروع راه نگاه میکنم، به نظرم سختی محسوب نمیشد اما یک سری فشارهای مقطعی وجود دارد که جان سالم از آن به در بردن، سخت است. یکی از مهترین مشکلات ما، دریافت مجوز برای محصولاتی بود که تا به حال وجود نداشت و حتی پتانسیل صادرات را در این محصول میدیدیم. به دلیل نداشتن مجوز، امکان تولید هم نداشتیم اما با کمک معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رییسجمهوری این مشکلات برطرف شد. *دانشگاه ها چقدر میتوانند زمینه کارآفرینی را فراهم کنند؟ از دانشگاه به عنوان یک بخش دولتی، هیچ انتظاری به جز در اختیار دادن فضا ندارم. بخشهای دولتی فضای مرده زیاد دارند که میتواند در اختیار تیمهای دانشبنیان قرار بگیرد. وقتی در دانشگاه و فضای دولتی کار میکنیم، هزینه اجاره صرف سایر امور پیشرفت شرکت میشود. دانشگاههای ما، دانشجویان را فعال بار نمیآورند بلکه غیرفعال تربیت میکنند. من هم هیچ امیدی نداشتم و پنج سال ضررده بودم و هر چه داشتم از دست دادم. کارآفرینی، سختی دارد و اوایل باید منت افرادی را بکشیم که هیچ برتری نسبت به ما ندارند. *به جز لباسهای ضد تعریق، محصول دیگری هم تولید کردید؟ بله. به دلیل آلودگی هوا، فیلتر تصفیه هوا هم تولید کردیم که مصرف خانگی هم دارد. با یک شرکت دانشبنیان در حال همکاری هستیم؛ این شرکت هم مثل ما سختیهای زیادی برای پیشرفتش متحمل شده است. بنابراین پروژههای مشترک زیادی با هم انجام میدهیم. برای این فیلترهای تصفیه هوا، مواد اولیه را از آنها میگیریم، تبدیل به تکنولوژی میکنیم و سپس با همکاری خودشان، محصول نهایی یعنی فیلترهای تصفیه هوا را در پالایشگاهها و پتروشیمیها نصب میکنیم. *پس به کار گروهی اعتقاد دارید؟ کار گروهی را به این مفهوم در ذهنم قرار نمیدهم که افراد باید در یک جا با هم باشند و کار کنند. همین الان شرکت اتم کهکشان بر پایه کار گروهی چند ارگان و سازمان مختلف میچرخد و اگر غیر از این بود، مفهوم تجاریسازی بیمعنی میشد. اگر من بتوانم قرارداد حرفهای ببندم و فرد مقابل را مجاب به امضای این قرارداد کنم، ریسک ایجاد مشکل کاهش مییابد. شرکتهای مختلفی علاقهمند بودند با ما سرمایهگذاری کنند، از هولدینگهای خصوصی تا بخشهای دولتی اما چون از سرمایهگذاری داخل ایران درک درستی وجود ندارد، احساس میکردم مسیرم منحرف میشود. هر چند در این زمینه سختیهای زیادی متحمل شدیم اما در نهایت چیزی که میخواستم، محقق شد و الان نام تجاریمان برای ما کار میکند، نه افراد و شرکت و یک کارخانه بزرگ تولیدی. *به عقیده شما که مدیر یک شرکت دانشبنیان هستید، کسبوکار شرکتهای دانشبنیان در چه شرایطی به موفقیت میرسد؟ کسبوکار زمانی موفق میشود که برخی سنگاندازیها اتفاق نیافتد. وقتی میتوان انتظار موفقیت کل این اکوسیستم را داشت که از سمت دولت حمایت واقعی شکل بگیرد. حمایت واقعی فقط این نیست که هر جا برویم یک ساختمان شیک به ما تحویل بدهند؛ بلکه باید حداقل امکانات مثل مجوز و اینترنت فراهم و اقتصاد، آزادتر شود. شرکتهای نوپای دانشبنیان باید در چند سال اول فعالیتشان به خصوص در بحث مالیات و بیمه حمایت شوند. دلیل موفقیت تعدادی از شرکتهای دانشبنیان به خاطر تکیه به هوش شخصی خودشان است، نه به دلیل بستر آماده جامعه. شرکتهای دانشبنیان هستههای کوچکی هستند که به سرعت در حال رشدند. حمایت از این شرکتها کار سختی هم نیست و اگر حتی فضا هم در اختیارشان قرار داده شود، درصد قابل توجهی از درآمد کشور را تأمین میکنند. *در زمینه کسبوکاری که شروع کردهاید، چه آرزویی دارید؟ آرزویم این است که نام تجاری شرکتم را در کشورهای دیگه توسعه بدهم و محصولات را فقط از طریق سایت بفروشیم چرا که این محصولات هیچ مشابه خارجی به این سبک ندارد.
اتمام خبر